محفل شش ماهه ثارالله کرج | ||
[ دوشنبه 91/11/30 ] [ 1:8 صبح ] [ admin ]
[ نظرات () ]
شهید حاج محمد ابراهیم همت در دومین وصیت نامه بجامانده از خود نوشته است: خویشتن را در قفس محبوس می بینم و می خواهم از قفس به در آیم.سیمهای خاردار مانعند.من از دنیای ظاهر فریب مادیات و همه آنچه که از خدا بازم می دارد متنفرم. *اولین وصیت نامه شهید همت: به تاریخ 19/10/59 شمسی ساعت 10:10 شب چند سطری وصیت نامه می نویسم : هر شب ستاره ای را به زمین می کشند و باز این آسمان غمزده غرق ستاره است ، مادر جان می دانی تو را بسیاردوست دارم و می دانی که فرزندت چقدر عاشق شهادت و عشق به شهیدان داشت.مادر، جهل حاکم بر یک جامعه انسانها را به تباهی می کشد و حکومت های طاغوت مکمل های این جهل اند و شاید قرنها طول بکشد که انسانی از سلاله پاکان زائیده شود و بتواند رهبری یک جامعه سر در گم و سر در لاک خود فرو برده را در دست گیرد و امام تبلور ادامه دهندگان راه امامت و شهامت و شهادت است. مادرجان، به خاطر داری که من برای یک اطلاعیه امام حاضر بودم بمیرم ؟ کلام او الهام بخش روح پرفتوح اسلام در سینه و وجود گندیده من بوده و هست. اگر من افتخار شهادت داشتم از امام بخواهید برایم دعا کنند تا شاید خدا من روسیاه را در درگاه با عظمتش به عنوان یک شهید بپذیرد ؛ مادر جان من متنفر بودم و هستم از انسانهای سازش کار و بی تفاوت و متاسفانه جوانانی که شناخت کافی از اسلام ندارند و نمی دانند برای چه زندگی می کنند و چه هدفی دارند و اصلا چه می گویند بسیارند. ای کاش به خود می آمدند. از طرف من به جوانان بگوئید چشم شهیدان و تبلور خونشان به شما دوخته است بپاخیزید و اسلام را و خود را دریابید نظیر انقلاب اسلامی ما در هیچ کجا پیدا نمی شود نه شرقی - نه غربی؛ اسلامی که : اسلامی ... ای کاش ملتهای تحت فشار مثلث زور و زر و تزویر به خود می آمدند و آنها نیز پوزه استکبار را بر خاک می مالیدند. مادر جان، جامعه ما انقلاب کرده و چندین سال طول می کشد تا بتواند کم کم صفات و اخلاق طاغوت را از مغز انسانها بیرون ببرد ولی روشنفکران ما به این انقلاب بسیار لطمه زدند زیرا نه آن را می شناختند و نه باریش زحمت و رنجی متحمل شده اند از هر طرف به این نو نهال آزاده ضربه زدند ولی خداوند، مقتدر است اگر هدایت نشدند مسلما مجازات خواهند شد . پدر و مادر ؛ من زندگی را دوست دارم ولی نه آنقدر که آلوده اش شوم و خویشتن را گم و فراموش کنم علی وار زیستن و علی وار شهید شدن, حسین وار زیستن و حسین وار شهید شدن را دوست می دارم شهادت در قاموس اسلام کاریترین ضربات را بر پیکر ظلم، جور،شرک و الحاد میزند و خواهد زد. ببین ما به چه روزی افتاده ایم و استعمار چقدر جامعه ما را به لجنزار کشیده است ولی چاره ای نیست اینها سد راه انقلاب اسلامیند ؛ پس سد راه اسلام باید برداشته شودند تا راه تکامل طی شود مادر جان به خدا قسم اگر گریه کنی و به خاطر من گریه کنی اصلا از تو راضی نخواهم بود. زینب وار زندگی کن و مرا نیز به خدا بسپار ( اللهم ارزقنی توفیق الشهادة فی سبیلک) . **دومین وصیت نامه شهید همت: به نام خدا [ دوشنبه 91/11/30 ] [ 12:57 صبح ] [ admin ]
[ نظرات () ]
به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت فارس (باشگاه توانا)، مراسم گرامیداشت مقام علمی شهید «مصطفی چمران» با حضور سیدمحمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی جمعی از معاونین این وزارتخانه، تمدن استاندار تهران، مهدی چمران رئیس بنیاد شهید چمران و رئیس شورای اسلامی شهر تهران، حجتالاسلام ادبی رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی کشور، امراللهی مترجم رساله دکترای شهید چمران، جمعی از شخصیتهای علمی و فرهنگی و خانواده شهید چمران شب گذشته در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی کشور برگزار شد. * چمران: دانههای مقاومت اسلامی در لبنان توسط شهید چمران کاشته شد مهدی چمران برادر شهید مصطفی چمران و رئیس شورای اسلامی شهر تهران در سخنانی یادآور شد: شهید چمران از همان دوران کودکی از نبوغ خاصی برخوردار بود به طوری که در سالهای 1328 و 1330 و بعد از ملی شدن صنعت نفت و در شرایطی که کشور ما توسط انگلیس در تحریم به سر میبرد و با مشکل عزل روبهرو بودیم یکی از ابتکارات او این بود که با توجه به اینکه شغل پدر ما جوراببافی بوده و با چرخ مخصوصی این کار را انجام میداد، توانست قبل از رفتن به دانشگاه دستگاه چتری مربوط به جوراببافی را که در کشور وجود نداشت و ما همیشه با مشکل روبهرو بودیم با طراحی جالبی ساخت و آن را به تولید رساند و به قیمت بسیار پایینتر از نمونه خارجی میفروخت. * شهید چمران در یک درس نمره 22 گرفت چمران بیان داشت: چمران در درس ترمودینامیک در دانشکده فنی توانست از بازرگان یکی از اساتید آن زمان نمره 22 بگیرد و بازرگان نیز در کتاب خود به این موضوع اشاره میکند که "نمره درس او 20 است اما لیاقت چمران نمره 22 است" و جزوه شهید چمران در دانشکده فنی مانند جزوه اساتید دیگر تدریس میشد. رئیس بنیاد شهید چمران یادآور شد: شهید چمران همزمان انجمن اسلامی دانشجویان را از دست اردشیر زاهدی خارج کرد و هنگامی که در دانشگاه برکلی آمریکا تحصیل میکرد انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی در آمریکا را نیز تاسیس کرد و پس از حضور در مصر سازمان مخفی «سما» را تشکیل داد و فعالیتهای فراوانی در بیداری مردم لبنان انجام داد که به جرأت میتوان گفت: دانههای مقاومت اسلامی را با دقت در لبنان کاشت که از جمله آنها سیدحسن نصرالله است. وی افزود: همه کسانی که امروز در لبنان مقاومت اسلامی را دنبال میکنند یعنی کسانی که در برابر چپگراهای لبنانی ایستادهاند و امروز پیشتاز مقاومت اسلامی هستند مدیون فداکاریهای شهید چمران هستند. *شهید چمران مبدع مرکز تحقیقات صنایع دفاع بود چمران گفت: شهید چمران فقط یک عالم نبود که درپی ارضاء حس کنجکاوی خود باشد بلکه او کسی بود که در یکی از دستنوشتههای خود در آمریکا به خدای خود میگوید: "خداوندا من باید از نظر علم برتر باشم تا مبادا دشمنان از این راه به من طعنه زنند و باید همه کوردلان متکبر و مغرور را به زانو درآورم تا آنگاه متواضعترین فرد روی زمین باشم و این چیزهایی است که از تو میخواهم برای رسیدن به تو". رئیس شورای اسلامی شهر تهران خاطرنشان کرد: وقتی شهید چمران به ایران آمد مرکز تحقیقات صنایع دفاع را که در کشور وجود نداشت ایجاد کرد و تحقیقات کنونی که در حال حاضر وجود دارد از همان زمان شهید چمران شکل گرفته است. مثل موشکهای زیرآبی که در اندازههای 9 و 12 متری در آن زمان طراحی و ساخته شد و یا پلهای نظامی که با ابتکار او و با کمترین امکانات و تنها با چوب، تیوپ و طناب به هم بسته میشد و روی الوار قرار گرفته و در روی رودخانه کارون استفاده میشد و در واقع پایهگذار پل جزیره مجنون نیز شهید چمران است. به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت فارس (باشگاه توانا)، مراسم گرامیداشت مقام علمی شهید «مصطفی چمران» با حضور سیدمحمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی جمعی از معاونین این وزارتخانه، تمدن استاندار تهران، مهدی چمران رئیس بنیاد شهید چمران و رئیس شورای اسلامی شهر تهران، حجتالاسلام ادبی رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی کشور، امراللهی مترجم رساله دکترای شهید چمران، جمعی از شخصیتهای علمی و فرهنگی و خانواده شهید چمران شب گذشته در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی کشور برگزار شد. * چمران: دانههای مقاومت اسلامی در لبنان توسط شهید چمران کاشته شد مهدی چمران برادر شهید مصطفی چمران و رئیس شورای اسلامی شهر تهران در سخنانی یادآور شد: شهید چمران از همان دوران کودکی از نبوغ خاصی برخوردار بود به طوری که در سالهای 1328 و 1330 و بعد از ملی شدن صنعت نفت و در شرایطی که کشور ما توسط انگلیس در تحریم به سر میبرد و با مشکل عزل روبهرو بودیم یکی از ابتکارات او این بود که با توجه به اینکه شغل پدر ما جوراببافی بوده و با چرخ مخصوصی این کار را انجام میداد، توانست قبل از رفتن به دانشگاه دستگاه چتری مربوط به جوراببافی را که در کشور وجود نداشت و ما همیشه با مشکل روبهرو بودیم با طراحی جالبی ساخت و آن را به تولید رساند و به قیمت بسیار پایینتر از نمونه خارجی میفروخت. * شهید چمران در یک درس نمره 22 گرفت چمران بیان داشت: چمران در درس ترمودینامیک در دانشکده فنی توانست از بازرگان یکی از اساتید آن زمان نمره 22 بگیرد و بازرگان نیز در کتاب خود به این موضوع اشاره میکند که "نمره درس او 20 است اما لیاقت چمران نمره 22 است" و جزوه شهید چمران در دانشکده فنی مانند جزوه اساتید دیگر تدریس میشد. رئیس بنیاد شهید چمران یادآور شد: شهید چمران همزمان انجمن اسلامی دانشجویان را از دست اردشیر زاهدی خارج کرد و هنگامی که در دانشگاه برکلی آمریکا تحصیل میکرد انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی در آمریکا را نیز تاسیس کرد و پس از حضور در مصر سازمان مخفی «سما» را تشکیل داد و فعالیتهای فراوانی در بیداری مردم لبنان انجام داد که به جرأت میتوان گفت: دانههای مقاومت اسلامی را با دقت در لبنان کاشت که از جمله آنها سیدحسن نصرالله است. وی افزود: همه کسانی که امروز در لبنان مقاومت اسلامی را دنبال میکنند یعنی کسانی که در برابر چپگراهای لبنانی ایستادهاند و امروز پیشتاز مقاومت اسلامی هستند مدیون فداکاریهای شهید چمران هستند. *شهید چمران مبدع مرکز تحقیقات صنایع دفاع بود چمران گفت: شهید چمران فقط یک عالم نبود که درپی ارضاء حس کنجکاوی خود باشد بلکه او کسی بود که در یکی از دستنوشتههای خود در آمریکا به خدای خود میگوید: "خداوندا من باید از نظر علم برتر باشم تا مبادا دشمنان از این راه به من طعنه زنند و باید همه کوردلان متکبر و مغرور را به زانو درآورم تا آنگاه متواضعترین فرد روی زمین باشم و این چیزهایی است که از تو میخواهم برای رسیدن به تو". رئیس شورای اسلامی شهر تهران خاطرنشان کرد: وقتی شهید چمران به ایران آمد مرکز تحقیقات صنایع دفاع را که در کشور وجود نداشت ایجاد کرد و تحقیقات کنونی که در حال حاضر وجود دارد از همان زمان شهید چمران شکل گرفته است. مثل موشکهای زیرآبی که در اندازههای 9 و 12 متری در آن زمان طراحی و ساخته شد و یا پلهای نظامی که با ابتکار او و با کمترین امکانات و تنها با چوب، تیوپ و طناب به هم بسته میشد و روی الوار قرار گرفته و در روی رودخانه کارون استفاده میشد و در واقع پایهگذار پل جزیره مجنون نیز شهید چمران است. [ یکشنبه 91/11/29 ] [ 2:47 عصر ] [ admin ]
[ نظرات () ]
چند روزی بود مریض شده بودم تب داشتم. حاج آقا خانه نبود. از بچه ها هم که خبری نداشتم. یک دفعه دیدم در باز شد و مهدی، با لباس خاکی و عرق کرده، آمد تو. تا دید رخت خواب پهن است و خوابیده ام یکراست رفت توی آشپزخانه. صدای ظرف و ظروف و باز شدن در یخچال می آمد. برایم آش بار گذاشت. ظرف های مانده را شست، سینی غذا را آورد، گذاشت کنارم. گفتم « مادر ! چه طور بی خبر؟ » گفت ـ به دلم افتاد که باید بیام.»
وقتی رسیدیم دزفول و وسایلمان را جابه جا کردیم، گفت « می روم سوسنگرد. » گفتم « مادر منو نمی بری اون جلو رو ببینم ؟ » گفت « اگه دلتون خواست، با ماشین های راه بیایید. این ماشین مال بیت الماله.»
به سرمان زد زنش بدهیم. عیالم یکی از دوستانش را که دو تا کوچه آن طرف تر می نشستند، پیش نهاد کرد. به مهدی گفتم. دختر را دید. خیلی پسندیده بود. گفت « باید مادرم هم ببیندش. » مادر و خواهرش آمدند اهواز. زیاد چشمشان را نگرفت. مادرش گفت « توی قم، دخترا از خداشونه زنِ مهدی بشن. چرا از این جا زن بگیره ؟ » مهدی چیزی نگفت. بهش گفتم » مگه نپسندیده بودی ؟ » گفت « آقا رحمان، من رفتنیم. زنم باید کسی باشه که خانواده ام قبولش داشته باشن تا بعد از من مواظبش باشن. » [ یکشنبه 91/11/29 ] [ 2:27 عصر ] [ admin ]
[ نظرات () ]
شهر دار ارومیه که بود، دوهزار و هشت صد تومان حقوق می گرفت. یک روز بهم گفت« بیا این ماه هرچی خرجی داریم رو کاغذ بنویسیم، تا اگه آخرش چیزی اضافه اومد بدیم به یه فقیر.» همه چی را نوشتم ؛ از واکس کفش گرفته تا گوشت و نان و تخم مرغ. آخر ماه که حساب کردیم، شد دوهزار و ششصد و پنجاه تومان. بقیه ی پول را داد لوازم التحریر خرید، داد به یکی از کسانی که شناسایی کرده بود و می دانست محتاجند. گفت « اینم کفاره ی گناهای این ماهمون.» [ یکشنبه 91/11/29 ] [ 2:26 عصر ] [ admin ]
[ نظرات () ]
همه دور تا دور سفره نشسته بودیم ؛ پدر و مادر مهدی، خواهر و برادرش. من رفتم توی آش پزخانه، چیزی بیاورم وقتی آمدم، دیدم همه نصف غذایشان را خورده اند، ولی مهدی دست به غذایش نزده تا من بیایم. [ یکشنبه 91/11/29 ] [ 2:22 عصر ] [ admin ]
[ نظرات () ]
سیدعلی کاپشنی داشت که بعد از شهادتش دست به دست بین رزمندگان میچرخید، هر کسی که این کاپشن را میپوشید به شهادت میرسید، شهید علمدار هم یکی از این رزمندگان جانباز بود. سردار شهید «سیدعلی دوامی» به سال 1346 در بیست و یکم ماه مبارک رمضان در ساری متولد شد و 21 سال بعد در منطقه عملیاتی شلمچه، در لباس سربازی نهضت حضرت روح الله با مسئولیت جانشین فرماندهی گردان مسلمبن عقیل از لشکر 25 کربلا در بیست و یکم ماه مبارک رمضان به شهادت رسید. [ یکشنبه 91/11/29 ] [ 2:17 عصر ] [ admin ]
[ نظرات () ]
Weblog Theme By :: Nima Eskandari :: Www.javanskin.ir :: Khamenei.ir |
||
صفحه اصلی ا تماس با ما ا ایمیل به ما ا آرشیو مطالب ا پروفایل مدیر وب ا پشتیبان سایبری ما ا بالای صفحه کلیه حقوق این وب سایت متعلق به هیئت شش ماهه ثارالله ع می باشد |